والهی قصاب. [ ل ِ ی ِ ق َص ْ صا ] ( اِخ ) از شاعران است. این بیت را مؤلف صبح گلشن به نام او ثبت کرده است: مجنون به گوشه ای ز جفای زمانه رفت دیوانه اش مخوان که عجب عاقلانه رفت. رجوع به فرهنگ سخنوران ص 642 و صبح گلشن ص 585 و قاموس الاعلام ج 6 شود.
فرهنگ فارسی
از شاعران است.
جمله سازی با والهی قصاب
والهی کرد چنان عشق تو ما را که ز درد چاک دامنت چو بینیم گریبان بدریم
نوح ز اوج موج تو گشته حریف تختهای روح ز بوی کوی تو مست و خراب و والهی
والهی مجنون بدو مردانه بود گه به گورستان و گه ویرانه بود
آن جا که پشت آری گمراهی است و جنگ و آن جا که رو نمایی مستی و والهی