ترانه

ترانه

نام ترانه به معنای شعر یا آهنگ است. این نام به خاطر ارتباطش با هنر و موسیقی، حس خلاقیت و احساسات عمیق را منتقل می‌کند.

ترانه به عنوان یک نام دخترانه، در خانواده‌ها به عنوان نمادی از عشق به هنر و زیبایی انتخاب می‌شود.

همچنین، این نام می‌تواند نمایانگر آرزوهای والدین برای فرزندشان باشد تا در زندگی خود به زیبایی و هنرمندی دست یابند.

لغت نامه دهخدا

ترانه. [ ت َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) جوان خوش صورت و شاهد تر و تازه و صاحب جمال. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). جوان خوش صورت و صاحب کمال. ( فرهنگ جهانگیری ). جوان خوش صورت و شاهد تر و تازه. ( فرهنگ رشیدی ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). شاهدان تر و تازه. ( شرفنامه منیری ) ( فرهنگ خطی کتابخانه سازمان ). جوان خوشگل و شاهد تر و تازه. ( فرهنگ نظام ). از ریشه اوستائی «تورونه » بمعنی خرد، تر و تازه. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به تر، توره و توله شود:
هر نسفته دُری، دُری می سفت
هر ترانه ترانه ای می گفت.نظامی. || دوبیتی. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 497 ) ( برهان ) ( صحاح الفرس ) ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ خطی کتابخانه سازمان ). رباعی. ( غیاث اللغات ). دوبیتی یعنی رباعی. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دوبیتی که نام دیگرش رباعی است و از اقسام شعر است که دارای چهار مصرع است. در مصرع اول و دوم و چهارم قافیه است و در سوم لازم نیست، بعضی گویند در مصرع سوم هم باید قافیه باشد و الا همان دوبیتی و رباعی است. ( فرهنگ نظام ). اهل دانش ملحونات این وزن [ رباعی ] را ترانه نام کردند. ( از المعجم فی معاییراشعار العجم ):
از دلارامی و نغزی چون غزلهای شهید
وزدلاویزی و خوبی چون ترانه بوطلب.فرخی.ویکی بود از ندیمان این پادشاه [ امیر محمد ] شعر و ترانه خوش گفتی. ( تاریخ بیهقی ).
حکمت نتوانی شنود از ایرا
فتنه غزل نغزی و ترانه.ناصرخسرو.چون آتش خاطر مرا شاه بدید
از خاک مرا بر زبر ماه کشید
چون آب یکی ترانه از من بشنید
چون باد یکی مرکب خاصم بخشید.امیرمعزی.- ترانه های خزانگی؛ مراد از ترانه های عمده و ترانه هایی که پادشاه یا امیری تصنیف کرده باشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
|| نقش. || صوت. ( برهان ). || به اصطلاح اهل نغمه، تصنیفی است که آن سه گوشه داشته باشد هر کدام بطرزی: یکی بیتی و دیگر مدح و یکی دیگر تلا و تلالا. ( برهان ) ( آنندراج ). در موسیقی یک قسمت از چهار قسمت نوبت مرتب یعنی تألیف کامل است و آن چهار قسمت قول است و ترانه و فروداشت. || نغمه. ( برهان ) ( فرهنگ رشیدی ) ( فرهنگ جهانگیری ). سرود.( فرهنگ خطی کتابخانه سازمان ) ( برهان ). نغمه و خوانندگی و سرود. ( ناظم الاطباء ). سرود و نغمه و نوعی از سرود. ( غیاث اللغات ). نغمه و خوانندگی. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). نغمه و نوا. ( فرهنگ نظام ). سرود و اشعار ملی و وطنی، مثال: هر مملکتی ترانه ای ملی دارد. ( فرهنگ نظام ). موج از تشبیهات اوست و با لفظ گفتن و زدن و بستن و سرودن و سنجیدن و بلند کردن مستعمل. ( آنندراج ). نوعی از اجناس سرود. ( شرفنامه منیری ): خوانی نهادند سخت نیکو با تکلف بسیار و ندیمانش [طاهر دبیر] بیامدند و مطربان ترانه زنان. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 142 ).

فرهنگ معین

(تَ نِ ) [ اوس. ] (اِ. ) ۱ - تصنیف، قطعه ای کوتاه برای خوانده شدن همراه با سازهای موسیقی. ۲ - دوبیتی. ۳ - تر و تازه. ۴ - زیباروی.

فرهنگ عمید

۱. (موسیقی ) سرود، نغمه.
۲. (ادبی ) دوبیتی: هر نسفته دُری دُری می سفت / هر غزاله ترانه ای می گفت (نظامی۴: ۶۲۷ ).
۳. [قدیمی] تروتازه.
۴. [قدیمی] معشوق جوان.
۵. [قدیمی] جوان خوش صورت.

فرهنگ فارسی

سرود، نغمه، دوبیتی، تروتازه، معشوق جوان
( اسم ) ۱- جوان خوش صورتشاهد تر و تازه و صاحب جمال. ۲- تصنیفی که سه گوشه داشته باشد.هر یک بطرزی:یکی بیتی و دیگری مدح و سوم تلا و تلالا. ۳- دو بیتی. ۴- سرود نغمه.

فرهنگ اسم ها

اسم: ترانه (دختر) (فارسی) (هنری) (تلفظ: tarāne) (فارسی: تَرانه) (انگلیسی: tarane) 
معنی: سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده می شود، آواز، ( در موسیقی ) شعری متشکل از چند بیت مقفا و هم سان از نظر تعداد هجاها و مصراع ها که با آواز خوانده می شود، لید، ( در موسیقی ) هرنوع سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده شود، ( در موسیقی ایرانی ) قطعه آوازی، نوع جدیدی از تصنیف، تصنیف، ( در ادبیات ) دو بیتی های محلی از نوع فهلویات، ( در قدیم ) ( در ادبیات ) هر نوع شعری که شامل دو بیت باشد، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) رباعی ای که با آواز خوانده شود، ( در قدیم ) هر صدایی که حالت موسیقایی داشته باشد.

فرهنگستان زبان و ادب

{lyrics/ lyric} [موسیقی] کلام یک ترانه یا آواز، به خصوص در موسیقی مردم پسند و کمدی موسیقایی متـ. کلام
{song} [موسیقی] قطعۀ آوازی کوتاه و ساده

دانشنامه عمومی

ترانه (فیلم ۲۰۱۴). «ترانه» ( انگلیسی: The Song ) یک فیلم آمریکایی در سبک رمانتیک است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد.
خواننده، ترانه سرایی به نام «جد کینگ» وقتی یک آهنگ برای همسرش می نویسد، اطرافیانش او را به سوی ستاره شدن سوق می دهند.

دانشنامه آزاد فارسی

تَرانه
(برگرفته از ریشۀ اوستایی تورونه Tauruna) در لغت به معنای خُرد، تَر و تازه و جوان خوش صورت، و در اصطلاح سرودۀ کوتاهی که به بلندی و کوتاهی مصراع های آن چندان توجهی نشود و با یکی از الحان موسیقی هماهنگ باشد. خاستگاه و منشأ ترانه ها به درستی روشن نیست، و اهمیت آن ها بیشتر به جهت خاستگاه ملّی و مردمی آن هاست. ترانه با مضمون ها و عناصری گاه مشترک از دیرباز در میان اقوام و ملل گوناگون وجود داشته و پیشینۀ اغلب ترانه های کهن به دورۀ پیش از ادبیات مکتوب بازمی گردد. ترانه ها بازماندۀ مراسم و آیین های جوامع اولیه در مناسبت های مختلف است که با موسیقی خوانده می شده و اوزان ضربی آن ها نشان دهندۀ پیوندشان با موسیقی بوده است. ترانه ها آثاری زنده و پویا هستند که در حافظۀ تودۀ مردم باقی مانده و همچون گنجینه ای حفظ شده است. منشأ نخستین ترانه های فارسی را باید در شعر فارسیِ قرون پیش از اسلام جست وجو کرد. بیشتر محققان و ایران شناسان ترانه های فارسی را از بقایای شعر هجایی ایرانِ عهد ساسانی دانسته اند که به فَهلویات شهرت داشته است. ترانه را در ادبیات فارسی، تصنیف، دوبیتی، رباعی و شعر ملی نیز خوانده اند. به شعرهای محلی دورۀ ساسانی نیز که در شهرها و روستاها می خواندند، ترانه و ترانگ می گفتند. واقع گرایی، سادگی و بی پیرایگی، بیان رخ دادها و پدیده های تاریخی، اسطوره گرایی، خیال پردازی، روح جمعی و جدال با طبیعت و ستم از عناصر و خصلت های دخیل در ترانه هاست. ترانه ها جز در افسانه های منظوم معمولاً کوتاه اند و زبان محاوره دارند و به سبب توجه عامۀ مردم بدان ها همواره در تقابل با ادب رسمی (شعر) بوده است. وزن ترانه ها بسیار متنوع و در این زمینه بین محققان اختلاف است؛ برخی وزن ترانه ها را عروضی، بعضی دیگر هجایی و گروهی نیز نیمه عروضی و نیمه هجایی دانسته اند. ترانه ها را می توان به انواع گوناگون ازجمله ترانه های کودکان، بازی و سرگرمی، عاشقانه ها، پیشه و کار، سوگ و سوگواری، جشن ها و سرورها، تخت حوضی ها و ترانه های سیاسی، اجتماعی، انتقادی، طنز، تاریخی و اساطیری تقسیم کرد. فکر گردآوری ترانه های ایرانی از قرن ۱۸ به بعد در اروپا شکل گرفت و در دورۀ مشروطیت در ایران استفاده از وزن و شکل ترانه ها پدید آمد. صادق هدایت از نخستین کسانی بود که به جمع آوری ترانه ها همت گماشت. در میان شاعران، علی اکبر دهخدا و نسیم شمال ازجمله کسانی بودند که شکل و وزن ترانه ها را با مایه هایی از طنز و هجو برای مضمون های سیاسی، اجتماعی و انتقادی به کار بردند. 

ترانه

جملاتی از کلمه ترانه

بریاد سوسن از چه همی در ترانه ای بربوی سنبل از چه همی در تغزلی
جز بنده که در ترانه ی مدحت دارد صفت رباب را مشگر
دوش با خود ترانه می‌گفتم غزل عاشقانه می‌گفتم
زچنگ و بط و عود و ترانه مطرب مرا نبود چو بانگ جرس دیگر سازی
موسیقی همهٔ ترانه‌ها توسط راجر واترز ساخته شده‌است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم