محال خاصه

لغت نامه دهخدا

محال خاصه. [ م َ ل ِ خاص ْ ص َ / ص ِ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) املاک خاصه. در مقابل دیوان املاک و اراضی متعلق به شخص سلطان: و سایر رسومات از محال خاصه به دستور مستوفی الممالک است. ( تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 60 ).

فرهنگ فارسی

املاک خاصه

جمله سازی با محال خاصه

با وجود اين، دعوت و انذار و تبشير چنين كسانى براى اقامه حجت صحيح است، زيرااگر تاءثير دعوت در آنان محال و ممتنع شده است، به خاطر سوء اختيار خودشان است.
استدلال براى محال بودن فرزند داشتن خداى تعالى، در برابر مشركين كهگفتند:(اتخذ اللّه ولدا)
عشق با عقل محال است شود در دل جمع این دو تیغ است که همخانه نگردد هرگز
در آن محال که وهم و گمان مجال ندارد چگونه مور برد ره چگونه مرغ زند پر
وقتى كه اصل مسئله محال نبود، قدرت و اراده خداوند بقيه امور را درست خواهد كرد.
حجاب عقل محال است عشق را که بپوشد چنان که نافة در جیب و طبل زیر گلیم است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس کش یعنی چه؟
کس کش یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
عظمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز