قلعه ٔ سرخاب

لغت نامه دهخدا

قلعه سرخاب. [ ق َ ع َی ِ ؟ ] ( اِخ ) قلعه ای است از عراق و این در کتب تواریخ مثل مطلع السعدین و غیره مسطور است. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

قلعه ایست از عراق و این در کتب تواریخ مثل مطلع السعدین و غیره مسطور است.

جمله سازی با قلعه ٔ سرخاب

سهراب یا سرخاب‌یکم از نخستین شاهان سلسله باوندیان طبرستان بود. وی حدود ۴ دهه در جنوب شرقی مازندران حکومت کرد.
رود سرخاب است و تبریز این که پنداری کنون کعبه و زمزم بود یا جنت و کوثر بود
سرخاب روستایی از توابع بخش خلیفان در شهرستان مهاباد است که در استان آذربایجان غربی ایران قرار دارد.
سرخاب روستایی است که در استان اردبیل، شهرستان نیر، بخش مرکزی، دهستان دورسون خواجه قرار دارد.
گر بود سرخاب فرزندت نه من روئین تنم ور تو داری مجلس سامی نه من زال زرم
هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سطح
سطح
انعکاس
انعکاس
ژرف
ژرف
یوخ
یوخ