قبضه ٔ بهرامی

لغت نامه دهخدا

قبضه بهرامی. [ ق َ ض َ / ض ِ ی ِ ب َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) نوعی از گرفت قبضه کمان است و آن چنان باشد که به خنصر و بنصر و وسطی قبضه را گرفت مینمایند و سبابه و ابهام را حلقه وار کرده چند تیربان میگیرند تا بوقت زود افکنی هر بار بکشیدن تیر از ترکش نیفتد و این گرفت قبضه کمان منسوب است به بهرام که یکی از استادان فن تیراندازی بوده است. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

نوعی از گرفت قبضه مکان است و آن چنان باشد که بخنصر و بنصر و وسطی قبضه را گرفت مینمایند.

جمله سازی با قبضه ٔ بهرامی

همچنین پگاه آهنگرانی، سارا بهرامی، ترانه علیدوستی و آناهیتا همتی که در این دوره از جشنواره فیلمی ندارد به جمع تحریم‌کنندگان پیوسته‌اند.
منصور بهرامی دو سال پیاپی به ایران رفت و به اجرای تنیس نمایشی در مجموعه انقلاب پرداخت. اما مشکلاتی را سر راه دید و دیگر به ایران بازنگشت.
رامین بهرامی در ۶ دی ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمد. هنگامی که بهرامی ۱۱ساله بود، در حالی که هیچ اندوختهٔ مالی‌ای نداشتند، همراه با مادر و برادرش از ایران به ایتالیا گریختند. پدرش در ایران ماند و در سال ۱۳۷۰ در زندان درگذشت.
این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۸۳ توسط علی اصغر بهرامی به فارسی ترجمه و توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان منتشر شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
گودال یعنی چه؟
گودال یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز