غازی اسپ

لغت نامه دهخدا

غازی اسپ. [ اَ ] ( اِ مرکب )قسمی از مأکولات اهل توران. ( آنندراج ):
غازی اسپ و سر گاو و شکنبه اُشتر
میخور ای مردک خر مر به خاطر کم آر.بسحاق اطعمه.رجوع به غازی شود.

فرهنگ فارسی

قسمی از ماکولات اهل توران

جمله سازی با غازی اسپ

از باشگاه‌هایی که در آن بازی کرده است می‌توان به باشگاه فوتبال غازی عینتاب‌اسپور، باشگاه فوتبال لیتکس لووچ، و باشگاه فوتبال نورنبرگ اشاره کرد.
همه احوال دنیائی چنان ماهی است در دریا به دریا در تو را ملکی نباشد ماهی، ای غازی
اولین مسابقه بین‌المللی فوتبال افغانستان در مقابل تیم ایران در سال ۱۹۴۱ در غازی ستدیم اجرا شد که هیچ‌یک برنده نشدند.
این باشگاه در سال ۱۹۳۰ با نام باشگاه غازی تأسیس شد و در سال ۱۹۵۰ به باشگاه ورزشی الفتوه تغییر نام داد.
غازی چو یکتن میکشد تکبیر از دل میکشد تو صد هزاران کشته ای تکبیر کو تکبیر کو
چو کشتی ضایعم مگذار و چون باد از سرم مگذار که نگذارد شهیدان را میان خاک و خون غازی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چوخ
چوخ
اتی
اتی
کس خل
کس خل
سنی چوخ ایستیرم
سنی چوخ ایستیرم