طلسم اگین

لغت نامه دهخدا

( طلسم آگین ) طلسم آگین. [ طِ ل ِ] ( ص مرکب ) چون طلسم. پُرطلسم. باطلسم:
من بدین راه طلسم آگین همی کردم نگاه
در تفکر خیره مانده همچو شخص بی روان.فرخی.

فرهنگ فارسی

( طلسم آگین ) ( صفت ) دارنده طلسم طلسم شده.

جمله سازی با طلسم اگین

طلسم (spell): به‌طور کلی به هر نوع ورد می‌گویند. وردها انواع مختلفی دارند:
تخم امیدم چو قارون در طلسم خاک ماند آب را در مزرعم کار از هواداری گذشت
جهان ز نور تو ناچیز شد‌، چه چیزی تو‌؟ طلسم دلبری‌یی یا تو گنج جانانی‌؟
هر قدر غفلت فزونتر لاف هستی بیشتر ای طلسم خواب ازین افسانه ‌کوتاهی‌ گزین
نیست آسان از طلسم خویش بیرون آمدن بیدل اینجا محمل سنگ است بر دوش شرار
باشد که سرنوشت «رابی عزیزم» بیشتر از این مورد هجومِ طلسم‌های بی‌دلیل و عجولانه قرار نگیرد … آمین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
چیست یعنی چه؟
چیست یعنی چه؟
هول یعنی چه؟
هول یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز