سبک گامی

لغت نامه دهخدا

سبک گامی. [س َ ب ُ ] ( حامص مرکب ) تیزروی. تندروی. سریعالسیری.

فرهنگ فارسی

تیز روی تند روی سریع السیری

جمله سازی با سبک گامی

گامی که برگرفت سمندش ز روی خاک بر پشت مهرۀ گذر کهکشان نهاد
من بهر گامی که بنهادم بخاک صد هزاران چون ترا کردم هلاک
در دیدهٔ صورت ار ترا دامی هست زان دم بگذر اگر ترا گامی هست
کند بر رهروان این کوه تن خواه به هر گامی بزرگیهای بی راه
رفتم ز پی تجربه ز آنکو دو سه گامی دیدم که قرار دل من در چه قرار است
گامی به راه عشق نگشتیم رهسپار آوخ که گشت عمر گرانمایه اسپری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فوت جاب
فوت جاب
مطلقه
مطلقه
کصخل
کصخل
اگزجره
اگزجره