لغت نامه دهخدا
زانوی کاه. [ ی ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) بسته و دسته کاه. ( ناظم الاطباء ).
زانوی کاه. [ ی ِ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) بسته و دسته کاه. ( ناظم الاطباء ).
بسته و دسته کاه
💡 التهاب این بورس که به صورت تورم و درد در روی استخوان کشکک خود را نشان می دهد به عنوان بورسیت پره پتلا یا زانوی خدمتکاران شناخته می شود.
💡 لانژ: حرکت ناگهانی پیشرونده شمشیرباز با زاویه ۱۸۰ درجه پشت زانوی پای پشتی و ۱۲۰ الی ۸۰ درجه پشت زانوی پای جلو.
💡 گرچه ز جور مدّعی مهجور از آن حضرت شدم لیکن دل مسکین شده پیوسته هم زانوی تو
💡 گه بگرید زار و سر بر زانوی حسرت نهد گه بر آرد سر که چون من کیست در عالم دگر
💡 سیدا چون غنچه سر بر زانوی خود مانده ام کس چه داند ما غم فردای محشر می خوریم
💡 پیش از انجام جراحی، بیمار نیاز به چند جلسه فیزیوتراپی داشته و بیمارانی که دارای زانویی سفت، متورم و فاقد طیف وسیعی از حرکات باشند پس از عمل جراحی ACL ممکن است با مشکلات قابل توجهی در طیف دامنه حرکات طبیعی مفصل زانو مواجه شوند. این وقفه زمانی میتواند تا بیش از سه هفته به طول بینجامد.