رباط اقاج

لغت نامه دهخدا

( رباطآقاج ) رباطآقاج. [ رُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حمزه لو بخش خمین شهرستان محلات. دارای 221 تن سکنه. محصول عمده آن غلات و بنشن و پنبه و چغندرقند و میوه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ فارسی

( رباط آقاج ) دهی است از دهستان حمزلو بخش خمین شهرستان محلات

جمله سازی با رباط اقاج

زانک منزلهای خشکی ز احتیاط هست دهها و وطنها و رباط
نمکزار ۱ یک اندیس فلزی است که در حوالی شهر رباط استان کرمان قرار دارد و مادهٔ معدنی موجود در آن، مس است.
چو گردد مسافر مقیم رباط چه سان در وطن گستراند بساط
دفتر مرکزی اتحادیه جوانان پان آفریقایی در رباط می‌باشد.
دنیا همه منزل است مانند رباط آخر همه را گذاشت باید به صراط
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشه
پیشه
کصخل
کصخل
ارق ملی
ارق ملی
سلیقه
سلیقه