دشمن گزائی

لغت نامه دهخدا

دشمن گزائی. [ دُ م َ گ َ ] ( حامص مرکب ) کنایه از رنجانیدن و هلاک کردن خصم. ( آنندراج ):
به دشمن گزائی به خصم افکنی
گشاده بر و بازوی بهمنی.نظامی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از رنجانیدن و هلاک کردن.

جمله سازی با دشمن گزائی

💡 تو را درد پیری همی رنجه دارد تو از طیره او مرا جان گزائی

💡 شهد می دانستمت ای نعمت دنیا ولیکن آزمودم دیدمت یکسر شرنگ جان گزائی

💡 چون پوست فکند و ز دهان مهره برآورد این افعی پیچان که کند عمر گزائی

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسرع وقت یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز