خزینه ٔ حمام

لغت نامه دهخدا

خزینه حمام. [ خ َ ن َ / ن ِ ی ِ ح َم ْ ما ] ( ترکیب اضافی،اِ مرکب ) آن آبگیر از حمام که در وی آب گرم باشد و گاه بر آبگیر آب سرد هم اطلاق کنند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آن آبگیر از حمام که در وی آب گرم باشد و گاه بر آبگیر آب سرد هم اطلاق کنند.

جمله سازی با خزینه ٔ حمام

سوراخ خزینه معمولاً زمانی استفاده می‌شود که سر یک اتصال دهنده، مانند سر پیچ آلن، همسطح یا زیر سطح قطعه کار باشد.
الاالله است ملک بقا را خزینه‌ای ما بر خزینه قفل امانت ز لا زنیم
به یک خزینه درآمیخت قرصهٔ زر و سیم ز یک دریچه عیان‌گشت تابش مه و خور
و به هر شهری باژ و ساو بنهاد و بفرمود آن مالها هر سال حمل کنند و به خزینه گشتاسب بسپارند تا همه ترکستان را بر خویشتن صافی کرد.
هرکه بنهاد ز مال دگران گنج و خزینه ای برادر تو ندیدی که برش هیچ نخوردند
کاود اگر کسی شکن عقد چهره اش بیش آید از خزینه قارون به مال و جاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کونی یعنی چه؟
کونی یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز