جرم نهادن
ویکی واژه
جمله سازی با جرم نهادن
رخ از جام شرب لاله گون افروختن از تو ز مستی سینه بر آتش نهادن چون کباب از من
بر بساط قرب کی دانم نهادن پای راست من که پای راست را از چپ نمی دانم هنوز
سپهداران تورانرا شهی شایسته بایستی که پیش او بشایستی نهادن دستها بر هم
اين آن معنايى است كه ظاهر آيه با كمك قرينه هائى كه همراه آن است و نيز با كمك سياقآن را افاده مى كند، چون سياق آيات منت نهادن و بر شمردن نعمتها است.
بهمنبیگی در کتاب «به اجاقت قسم» به انگیزه و اهداف خود در بنیان نهادن این مؤسسه و مراحل تشکیل آن اشاره میکند:
بیوت ۵ و ۶ و ۷ و ۸ به ترتیب از بر هم نهادن سطور آتشی بادی آبی خاکی بیوت ۱ تا ۴ حاصل می شوند.