تنگه ٔ بغرا

لغت نامه دهخدا

تنگه بغرا. [ ت َ گ َ / گ ِ ی ِ ب َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه از برگ بغرا است. ( از برهان ) ( آنندراج ). رشته ای که بدان آش بغرا می سازند. ( ناظم الاطباء ):
قلیه صراف است و روغن مشتری
در میانْشان تنگه بغرا خوش است.بسحاق اطعمه.رجوع به تنگه شود.

جمله سازی با تنگه ٔ بغرا

در سال ۲۰۰۶ کشتی‌های نفت‌کش روزانه حدود ۳٫۳ میلیون بشکه نفت را از این تنگه عبور دادند. کل نفت حمل‌شده توسط کشتی‌های نفتکش در آن سال ۴۳ میلیون بشکه در روز بود.
سه مرز این ایالت آبی هستند، تنگه ملاکا از غرب، سونگای سپانگ (رودخانه سپانگ) از جنوب و سونگای برنام (رودخانه برنام) از شمال.
برده‌اند از جا دل خشت تو با نقش فریب تنگه‌های روی بستی در قمارت داده‌اند
نیست سرخ از اصل گوهر تنگه زر گوییا بهر داغ بخل کیشان کرده سرخ از آذر است
تپه خاک (قلعه نجفقلی خان) مربوط به دوره ساسانیان می‌باشد که در میانه، خیابان شهید مطهری، محلهٔ قالا تنگه سی واقع شده است.
در پای قدح نهد ز شوق تو چو گل آنرا که سه تنگه چون سه برگسست بدست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
موزون یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
تعداد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز