تنگ روده

لغت نامه دهخدا

تنگ روده. [ ت َ دِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان و بخش قیروکارزین است که در شهرستان فیروزآباد واقع است و 329 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان و بخش قیر و کارزین است که در شهرستان فیروز آباد واقع است.

جمله سازی با تنگ روده

آمفیتریته برای شوهر خود سه فرزند با نام‌های تریتون، روده و بنتِسیکومه به‌دنیا آورد که هر سه را تریتون می‌نامند.
در این هنگام رابطه‌اش با پدرش قطع شد و از او جدا شد و زندگی محقر و فقیرانه‌ای را از سر گرفت. در همان هنگام شنید که برادر ناتنی‌اش سل گرفته، خواهرش «سلطانه» مشکل روده‌ای دارد و مادرش گرفتار سرطان است. با شنیدن خبر بیماری هولناک «سلطانه»، «جبران» در ماه مارس ۱۹۰۲ لبنان را ترک کرد. اما دیر رسید و «سلطانه» در چهارده سالگی درگذشته بود. در همان سال، «پیتر» به بیماری سل و مادرش به سرطان درگذشتند.
امروز ثابت شده كه حتى بيشتر سرطان ها را مى توان با روزه درمان نمود. زيراعامل سرطان در روده كور به وجود مى آيد كه علتش زيادى غذاست. (84)
از حضرت رسولالله (ص ) روايت شده كه فرمودند: فكر كردن نصف عبادت است و كم خوردن تمام عبادتاست.. و فرمود مؤ من در يك روده مى خورد و منافق در هفت روده. (53)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال احساس فال احساس فال درخت فال درخت فال تک نیت فال تک نیت