بزاد برامدن
فرهنگ فارسی
جمله سازی با بزاد برامدن
چون دوم بار آدمیزاده بزاد پای خود بر فرق علتها نهاد
دد و دام و ماهی و مرغ از نهاد بپرورد مر بچّه را چون بزاد
هر آیینه تو از مردم بزادی نه دیوی نه پری نه حورزادی
این چنین ذالنون مصری را فتاد کاندرو شور و جنونی نو بزاد
چون آن هردو جنبش به یک جا فتاد ز هر جنبشی جنبشی نو بزاد