اندک مندک

لغت نامه دهخدا

اندک مندک. [ اَ دَ م َ دَ ] ( از اتباع ) مگر من اندک مندکم. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مگر من اندک مند کم

جمله سازی با اندک مندک

با این حال با تحمل تلفات سنگین، تنها تعداد اندکی قادر به عبور از موز شدند.
ز حسن بیزوالت ایکه شد خلقی خریدارت اگر اندک زمانی باشد این بازار کی ماند
خرد، کش نیست در دل شک، شمارد از تو با یک یک کرم چه بیش و چه اندک، کرامت چه فزون چه کم!
هرگاه اندکی از پارامترها را (مثلاً میانگین چگالی ماده در جهان) با استفاده از داده‌های مشاهدات اخترشناسی[notes ۲۶]
این اقدام تنها قوای اندک محافظتی در برابر رومل در شمال آفریقا باقی می‌گذاشت.
اندک بقاست چون گل و نزد تو هست خارش چون تازه سبزه یی که بر اطراف جو نماید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز