چلاک

لغت نامه دهخدا

چلاک. [ چ َ ] ( اِ ) جانوری است که سرگین گردانک گویند و به عربی جُعَل خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). جعل و سرگین گردانک. ( ناظم الاطباء ). چلانک. کَوَز. ( در تداول اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). و رجوع به جعل و چلانک شود. || عینک. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= جُعَل

فرهنگ فارسی

جانوریست که آن را سرگین گردانک گویند و به عربی جعل خوانند یا مطلق مردم بازاری و مسخرگان.

جمله سازی با چلاک

در سال ۱۹۹۴ دومین آلبوم تارکان با عنوان A-acayipsin در ترکیه، در سال ۱۹۹۶ در آلمان و در سال ۱۹۹۸ در روسیه منتشر شد. در این آلبوم تارکان با سزن آکسو، اوزان چلاک اوغلو، ییلدیز تیلبه، امل سایین همکاری کرد و فروش آلبومش را به یک و نیم میلیون رساند!