پهلوگاه

فرهنگ معین

( ~. ) (اِمر. ) ۱ - پهلو، جنب. ۲ - کنار.

فرهنگ عمید

پهلو، کنار.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پهلو جنب. ۲- کنار جنب.

فرهنگستان زبان و ادب

[حمل ونقل درون شهری-جاده ای] ← پهلوگاه ویژۀ اتوبوس
{bay} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] محلی تورفته در امتداد سطح سواره رو برای توقف وسایل نقلیه، سوار و پیاده کردن مسافر یا تخلیه و بارگیری
{berth} [حمل ونقل دریایی] مکانی در اسکله که کشتی بتواند در آن پهلو بگیرد

ویکی واژه

پهلو، جنب.
کنار.

جمله سازی با پهلوگاه

مکانی در اسکله که کشتی بتواند در آن پهلو بگیرد پهلوگاه berth و قرار گرفتن یا قرار دادن کشتی در پهلوگاه را پهلوگیری می‌گویند. در زمان پهلوگیری یا جدا شدن از اسکله شناوری پرقدرت برای کشیدن یا یدک کردن کشتی‌ها یا کمک به حرکت و جابه‌جایی آنها در محدودهٔ بندر به‌کار می‌رود که یدک‌کش نام دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ابجد فال ابجد فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت