دو پوس

لغت نامه دهخدا

دوپوس. [ دُ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ) دوپوست. دوپوسته. || دوچیز بهم چسبیده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دوپوست و دو پوسته شود.

فرهنگ فارسی

دو پوست. دو چیز بهم چسبیده.

جمله سازی با دو پوس

متغیر مستقل است که آنرا با یک توزیع پوسان شبیه‌سازی می‌کنیم که میانگین آن در معادله پایین آمده‌است:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال چوب فال چوب فال میلادی فال میلادی فال احساس فال احساس