برپا ساختن

برپا ساختن یک مصدر مرکّب در زبان فارسی است که به‌صورت فعل متعدی به کار می‌رود. این واژه به معنای ایجاد کردن، بنیان نهادن، تأسیس کردن یا برپا کردن چیزی است و اغلب در اشاره به ایجاد بناها، نهادها، مراسم یا هر ساختار مادی یا معنوی دیگر کاربرد دارد. این مصدر از دو بخش برپا به معنی ایستاده و برخاسته، و ساختن به معنای ساخت و ایجاد تشکیل شده و در مجموع بر معنای به‌پا داشتن یا برپا کردن دلالت می‌کند. این ترکیب در متون رسمی، ادبی و تاریخی فارسی به‌وفور یافت می‌شود و بیانگر عملی است که نتیجه‌ی آن پدید آمدن یا استوار ماندن چیزی است. برای دریافت اطلاعات بیشتر و مثال‌های کاربردی، می‌توان به مدخل‌های مرتبط از جمله برپا داشتن و برپا کردن در فرهنگ‌های معتبر زبان فارسی مراجعه نمود.

لغت نامه دهخدا

برپا ساختن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) برپا داشتن. ساختن. رجوع به برپا داشتن و برپا کردن شود.

جمله سازی با برپا ساختن

يعنى ما كمترين واهمه اى از تهديدهاى تو نداريم و اين تهديدها همه بى اساس است، اين سخن در حقيقت برپا ساختن يك نوع جنگ اعصاب در مقابل صالح و براى تضعيف كردن روحيه صالح و مومنان بود.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تحویل
تحویل
داشاق
داشاق
درس
درس
سراسیمه
سراسیمه