خداوند متعال، خود، تشریعکنندهی احکام و تکالیف برای بشریت است. آیات قرآن کریم به روشنی بر این امر گواهی میدهند که قانونگذاری و تعیین مناسک، حق انحصاری پروردگار است. همانگونه که در مناجات بندگان شایستهاش آمده است: پروردگارا، ما را تسلیم فرمان خویش قرار ده و از دودمان ما امتی که تسلیم تو باشند پدید آور و طرز عبادتمان را به ما نشان ده و توبهی ما را بپذیر که تو توبهپذیر مهربانی. این درخواست، نشاندهندهی آن است که شناخت راه عبادت و تکلیف، تنها از مجرای وحی و تعلیمات الهی میسّر میگردد.
در مقام عدل الهی، هیچکس جز به اندازهی وسع و تواناییاش تکلیف نمیشود؛ چنانکه قرآن تصریح میکند: خداوند هیچ کس را جز به اندازهی تواناییاش تکلیف نمیکند. مؤمنان با آگاهی از این اصل، از درگاه خداوند درخواست میکنند: پروردگارا، اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، بر ما مؤاخذه مگیر و بار گران را بر دوش ما مگذار، چنانکه بر کسانی که پیش از ما بودند نهادی و آنچه را که طاقت تحمّل آن را نداریم، بر ما مقرّر مدار. این آیات، بر رعایت تناسب تکلیف با استطاعت بندگان و جنبهی رحمتی تشریع الهی تأکید میورزد.
همچنین، سنّت الهی در برابر جوامع انسانی، بر اساس قانون کیفر و پاداش استوار است. نمونهی این حقیقت در سرنوشت بنیاسرائیل نمایان شده است: به سبب ستمی که از یهودیان سر زد، و به دلیل آن که بسیار از راه خدا بازمیداشتند، بسیاری از چیزهای پاکیزه را که برایشان حلال شده بود، بر آنان حرام کردیم. این آیه نشان میدهد که تغییر در نعمتها و احکام الهی، میتواند پیامد مستقیم ظلم و جلوگیری از هدایت مردم باشد و این، بیانگر رابطهی مستقیم عمل انسان با تشریعات تکوینی و تشریعی پروردگار است.