واژهی مُفَتِّر صفتی است عربی که در زبان فارسی بهصورت صفت فاعلی و با وزن مُفَعِّل به کار میرود. این کلمه در اصل به معنای سستکننده و ضعیفکننده است و بر هر عاملی که موجب سستی، رخوت یا کاهش قوای بدنی یا روحی شود، دلالت دارد. کاربرد اصلی این واژه در متون کهن فارسی، بهویژه در متون پزشکی و داروشناسی سنتی، مشهود است.
در حیطهی پزشکی سنتی، مفَتِّر غالباً به داروها یا عواملی اطلاق میشده که باعث کاهش انرژی، کاهش حرارت بدن یا ایجاد حالت خمودگی و بیحالی در فرد میشدهاند. برای مثال، برخی از داروهای مسکّن یا خوابآور که با کاهش فعالیت سیستم عصبی همراه بودند، در زمرهی مُفَتِّرات طبقهبندی میشدند. این مفهوم در تقابل با داروهای مقوی یا محرک قرار میگیرد که بر افزایش توان و نشاط بدن تأکید دارند.
با توجه به یادداشت مرحوم دهخدا، این واژه بهطور مشخص به دوایی که فتور آرد تعریف شده است. فتور در اینجا به معنای سستی، ضعف و از دست دادن شادابی است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که مُفَتِّر در اصطلاح، اشاره به ماده یا عاملی دارد که با تأثیر بر سیستم حیاتی، موجب کاهش سطح انرژی و ایجاد حالت کسالت میشود. این واژه با حفظ شکل و معنای اصلی خود، امروزه نیز در متون تخصصی حوزهی طب سنتی و تاریخ پزشکی کاربرد دارد.