باراثر

لغت نامه دهخدا

باراثر. ( اِخ ) نام باتلاقهائی و دریاچه ای در سیربونید بین مصر و سوریه که دارای طول و عمق زیاد و عرض بسیار کمی بود و سواحل آنرا بادهای جنوبی از ماسه و ریگ میپوشاند چنانکه دریاچه مزبور مانند زمین بنظر می آمد و مسافر فریب ظاهر را خورده پا روی ماسه ای که در زیرش آب بود میگذاشت و میدید که هرچند جای پایش زیر زمین نقش می بندد ولی زمین محکم است. بعد که قدری پیش میرفت چون دیگر نه راه پس داشت و نه راه پیش، فرورفته هلاک میگردید و موقعی که اردشیر بقصد تسخیر مصر بدان صوب راند بواسطه ٔعدم آشنایی محل، عده زیادی از سپاهیان او درین باتلاق فرورفته تلف شدند. ( از ایران باستان ج 2 ص 1173 ).

فرهنگ فارسی

نام باتلاقی است

جمله سازی با باراثر

💡 اردشیر سوم به‌طرف مصر راند تا به دریاچه و باتلاق‌های سیربونید رسید و بواسطهٔ نبود شناسائی محل عده‌ای از سپاهیان او در باتلاقها فرورفته، کشته شدند. این دریاچه میان سوریه و مصر واقع و دارای درازای و ژرفای بسیار و پهنا بسیار کمی بود و سواحل آن را بادهای جنوبی از ماسه و ریگ روان میپوشید. چنانکه دریاچه مزبور مانند زمینی به‌نظر می‌آمد و مسافر فریب ظاهر را خورده پا روی ماسه‌ای که در زیرش آب بود می‌گذاشت و می‌دید که هرچند جای پایش بر زمین نقش می‌بندد ولی زمین محکم است بعد که قدری پیش می‌رفت چون دیگر نه راه پس داشت و نه راه پیش، سپس فرورفته هلاک می‌گردید. این باتلاقها را که در آن زمان باراثر می‌نامیدند اکنون خشک گردیده‌اند پس از گذشتن از باتلاقهای یادشده اردشیر سوم به پلوز که نخستین شهر مصر و در نخستین شعبه مصب نیل واقع بود رسید. ایرانی‌ها در چهل استادی (یک فرسنگ و ثلث) پلوز اردو زدند و یونانیها در مجاورت آنها.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
حریص یعنی چه؟
حریص یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
احتساب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز