گوره خر

لغت نامه دهخدا

گوره خر. [ رَ / رِ خ َ ] ( اِ مرکب ) همان گورخر که گذشت. ( آنندراج ). گور: و گوره خر از پیش او بگریخت، روی در بیابان نهاد. ( سندبادنامه ص 137 ). رجوع به گور و گورخر شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) گورخر: چون نزدیک گوره خر آمد خر گوری دید سپید بر مثال نقره...

جمله سازی با گوره خر

این بگفت و در نماز ایستاد. در حال غریدن شیر آمد. شیری دیدند که آمد گوره خری در پیش گرفته، بگرفتند و کباب می‌کردند و می‌خوردند، و شیر آنجا نشسته بود، در ایشان نظاره می‌کرد.
آنا اویناشیمی غیرت گوزی گورسه کور اولور من نه گوزله گوره بیللم وطن اویناشلاریمی
مَرْدمْ گَشتِ لارْ شُوئنْ (شونن) منْ لارْ بمُوره بی تو (ته) گَشْتِ لارْمه وَرْ بسُونِ گوره
(اگر بتوانم به كار خود مى پردازم ) (اما گوره خر را از جستن مانع شده اند.) (120)
برده گوره، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
تپه تخت گوره مربوط به دوره سلجوقیان است و در شهرستان مریوان، بخش مرکزی، دهستان کوماسی، روستای وینینه علیا واقع شده و این اثر در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۸۶ با شمارهٔ ثبت ۲۱۵۱۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دودول یعنی چه؟
دودول یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز