گره افتادن

لغت نامه دهخدا

گره افتادن. [ گ ِ رِه ْ اُ دَ ] ( مص مرکب )... در کاری؛ مشکل شدن آن. دشوار گردیدن وی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گره افتادن در کاری ( بکاری ) مشکل شدن آن.

جمله سازی با گره افتادن

اگرچه این باشگاه حضور خود را در دسته برتر لیگ فوتبال منطقه ای زنان شمال غرب تثبیت کرد، اما عدم استقلال مالی به معنای گره خوردن ثروت این باشگاه به باشگاه مردان بود و در نتیجه اولین سقوط در سالهای ۱۹۹۶–۹۷، فصل بعد از مردان بود. حمایت باشگاه از تیم بانوانشان کاهش یافت، شرایط نامناسب در پلات لین باعث به تعویق افتادن مسابقات شد و کمبود بازیکن منجر به بحث در مورد ادغام تیم بانوان در بانوان استوکپورت شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال فرشتگان فال فرشتگان فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی