گراز دندان

لغت نامه دهخدا

گرازدندان. [ گ ُ دَ ] ( ص مرکب ) انسان یا حیوانی که دندان او به گراز ماند. آنکه دندانهای بزرگ و دراز دارد. آنکه دندانهای سخت دراز دارد:
گاومیشی گرازدندانی
کاژدها کس ندید چندانی.نظامی.

فرهنگ فارسی

کسی که دندان او دراز و بدشکل است.

جمله سازی با گراز دندان

به قد چو شب تیره‌روزان دراز برون کرده دندان چو نیش گراز
دو دندان که بد چون دو نیش گراز کشیده بیارید زی شهر باز
سیه شیر چندان بود کینه ساز که از دور دندان نماید گراز
گرگ و گراز آمد و شیر و پلنگ تیز به خونش همه دندان و چنگ
بسان گرازان بر اندام مرد به دندان بدرند درع نبرد
به دندان فزون تر ز نیش گراز به رزم اندر ای مهتر سرفراز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کیری یعنی چه؟
کیری یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز