کرند زدن

لغت نامه دهخدا

کرند زدن. [ ک ُ رَ زَ دَ ] ( مص مرکب )حلقه زدن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کرند شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) حلقه زدن.

جمله سازی با کرند زدن

بشرویه دارای کویر بکر و دست نخورده با تپه‌های ماسه بادی فراوانی ست که قطعاً مورد توجه طبیعت گردان و کویرنوردان قرار می‌گیرد. در کنار کویر بکری که در شرق شهرستان بشرویه قرار گرفته‌است، روستاهای کوهپایه‌ای و زیبای این شهرستان نیز مثال زدنی ست. روستای کرند در فاصله ۳۵ کیلومتری این شهرستان کوچه باغ‌های فراوانی دارد که صدای دلنشین آبی که از دل کوه سرچشمه گرفته و از میان این کوچه باغ‌ها می‌گذرد، آرامش بخش است.