چینه دادن

لغت نامه دهخدا

چینه دادن. [ ن َ / ن ِ دَ ] ( مص مرکب ) دانه دادن به مرغ. دادن ِ دان. غذا دادن به طیور از حبوب و شبه آن: زق؛ چینه دادن مرغ بچه را بمنقار. ( تاج المصادر بیهقی ). عدار؛ چینه دادن مرغ بچه را به منقار. ( تاج المصادر بیهقی ). زغل؛ چینه دادن مرغ بچه را به منقار. ( منتهی الارب ).

جمله سازی با چینه دادن

ساختارهای رسوبی مانند بستر مورب، بستر درجه‌بندی‌شده و موج‌نقش در مطالعات چینه‌شناسی برای نشان دادن موقعیت اصلی چینه‌ها در زمین‌های پیچیده زمین‌شناسی و درک محیط رسوبی رسوب استفاده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
امجق
امجق
ارق ملی
ارق ملی
میلف
میلف
فال امروز
فال امروز