واقع گردیدن

لغت نامه دهخدا

واقع گردیدن. [ ق ِ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) واقع شدن. اتفاق افتادن. روی دادن. واقع گشتن. رجوع به واقع شدن شود.

جمله سازی با واقع گردیدن

به سر دستار می‌پیچد و من با خویش می‌گفتم که بر گرد سرش گردیدن آسان است در واقع
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
روزگار یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز