فولاد ستون

لغت نامه دهخدا

فولادستون.[ س ُ ] ( اِخ ) والد ابوکالیجار از آل بویه، ملقب به مؤیدالدوله و مکنی به ابومنصور. در سالهای 366 تا 373 هَ. ق. فرمانروای اصفهان بود. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ولد ابو کالیجار از آل بویه ملقب به مویدالدوله و مکنی به ابو منصور در سالهای ۳۶۶ تا ۳۷۳ فرمانروای اصفهان بود.

جمله سازی با فولاد ستون

اعضای سازه عبارتند از تیر، ستون، دستک، شبکه، کابل و شمع، و دال. بیشترِ مصالحی که در یک سازه استفاده می‌شود بتن و فولاد است.
کمانش در ستون‌ها پیش از هرچیز به ضریب لاغری ستون «λ» بستگی دارد. ضریب لاغری عبارت است از نسبت طول مهار نشده ستون به شعاع ژیراسیون. در حالت ایدئال که هیچگونه بار جانبی و خروج از محوریت بار وجود نداشته باشد، میزان بار بحرانی یک ستون فولادی از رابطه زیر بدست می‌آید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مریم
مریم
فصاحت
فصاحت
پرده برداشتن
پرده برداشتن
تخصیص
تخصیص