شر فروختن

لغت نامه دهخدا

شر فروختن. [ ش َ ف ُ ت َ ] ( مص مرکب ) کاری پرزحمت یا فساد را به دیگری محول کردن. || کسی را وکیل ادعای مشکل بر کسی کردن. ( فرهنگ نظام ).

فرهنگ فارسی

کار پر زحمت یا فساد را به دیگری محول کردن یا کسی را وکیل اعای مشکل بر کسی کردن.

جمله سازی با شر فروختن

این رسوایی در مه ۱۹۸۶ توسط پلیس ایتالیا و آرماندو کاربونه یکی از دوستان ایتالو آلودی (مربی ناپولی) آشکار شد. در این پرونده تعدادی از مربیان و بازیکنان فوتبال به فروختن نتیجه بازی پیش از برگزاری مسابقه متهم شدند.
يعنى: به وراث مژده و خبر بده، اين چشمه فقط وقف گرديده تا در آمد آن در راه تاءمينمعاش و مخارج زائران خانه كعبه و مسافران در راه خدا به مصرف برسد فروختن وبخشيدن و به ارث بردن آن جايز نيست. كسى كه آن را بفروشد يا ببخشد لعنت خدا وفرشتگان و همه انسانها بر او باد.(159)
4- رضاى الهى و بهشت ابدى را به دنياى زودگذر و پرآفت فروختن، بدترين كاراست، چرا كه همه ى دنيا و آنچه در آن است، در برابر الطاف الهى به مؤ منان، متاعقليل و ناچيز است. (اشتروا... ثمنا قليلا... ساء ما كانوا يعملون )
بيچاره كسانى كه بايد دنبال طبيب و دارو و پرستارى مريضهاى خود باشند و همتحصيل نان كنند و بيچاره تر آنهايى كه به واسطه نداشتنپول، محتاج فروختن اثاثيه و خانه خود به نازلترين قيمتها مى شدند و چند ماه مردمگرفتار اين بلاها بودند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
بیتابی یعنی چه؟
بیتابی یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
سرانجام یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز