لغت نامه دهخدا
سرپا شدن. [ س َ ش ُدَ ] ( مص مرکب ) اندک به حال آمدن از بیماری و قوت رفتاری و دست و پای حرکت بهم رساندن، چنانکه گویند اندکی سرپا شده ام. ( آنندراج ). || ایستادن.
سرپا شدن. [ س َ ش ُدَ ] ( مص مرکب ) اندک به حال آمدن از بیماری و قوت رفتاری و دست و پای حرکت بهم رساندن، چنانکه گویند اندکی سرپا شده ام. ( آنندراج ). || ایستادن.
اندک بحال آمدن از بیماری و قوت رفتاری و دست و پای حرکت بهم رساندن.
💡 این جوهر از کیسههای جوهر (که بین آبششها قرار دارد) آزاد میشود و زمانی که آزاد شدن آن با یک جت آب از سیفون همراه باشد، به طور گستردهتری پراکنده میشود. رنگ تیره آن ناشی از ترکیب اصلی ملانین آن است. هر گونه سرپا جوهری با رنگهای متفاوت تولید میکند. به طور کلی، اختاپوسها جوهر سیاه تولید میکنند، جوهر ماهی مرکب آبی مایل به سیاه است و جوهر اختاپوس سپیداج به رنگ قهوهای است.
💡 پيامبر بزرگوار اسلام صلّى اللّه عليه و آله به عمر، كه در كنارش نشسته بودفرمود: ((بر او واجب شد.)) عمر گفت: ((پدر و مادرم فدايت يارسول الله !، چه چيزى واجب شد.)) فرمود: ((بخدا سوگند، بهشت بر على عليه السّلامواجب شد. با بيرون شدن انگشتر از دست او، تمام پليديها و زشتيها از او دور شد.)) انس مى گويد: بعد از اين صحنه تحسين برانگيز، هيچكس از مسجد بيرون نرفته بود كهجبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد: (اِنَّما وَليُّكُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَالصَّلوةَ وَ يُؤ تُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُون )(62):(سرپرست و ولّى شما، تنها خداست وپيامبر او و آنها كه ايمان آورده اند؛ همانها كه نماز را سرپا مى دارند و درحال ركوع، به فقيران زكات ميدهند.)