رودبار کنار

لغت نامه دهخدا

رودبارکنار. [ ک ِ / ک َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار واقع در7هزارگزی جنوب غربی شهسوار و یک هزارگزی راه فرعی شهسوار به سلیمان آباد. منطقه ای است جلگه ای و هوایی معتدل و مرطوب دارد. سکنه آن 190تن است. آب آن از رودخانه تیرم تأمین میشود. محصولش برنج و مرکبات، و شغل مردم زراعت است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار.

جمله سازی با رودبار کنار

دربیک‌ها (derbices) قومی باستانی بودند که در شمال جرجان و همچنین در ناحیه رودبار گیلان در شمال فلات ایران و جنوب دریای خزر جای داشتند. به گزارش استرابون گروهی از تپورها مابین هیرکانیا و دربیک‌ها سکونت دارند. به گزارش بطلمیوس دربیک‌ها (dribyces) در کنار اقوام کادوسی و گلائه در منطقه مارگیانا (غرب سپیدرود تا مغان) سکونت داشتند. طبق این گزارش دربیک‌ها بین گلائه‌ها و آناریاکه‌ها سکونت داشتند.
زاغ‌ده، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان آمل در استان مازندران ایران است.اسم زاغه ده از زاغه نظامی که در این روستا وجود داشته گرفته شده است بعلت قدمت زیاد رودبار روستای کناری زاغده گمان میرود که این روستا زاغه این منطقه از آمل بوده باشد
به سبب وجود رودهای فراوان به ویژه رود «سفید رود» در این ناحیه، آن را «رودبار» نامیدند که به معنی سرزمین رودها می‌باشد. «بار» در کلمه رودبار به مفهوم ساحل و اراضی کنار رود می‌باشد. واژهٔ رودبار معانی متعددی دارد، مانند: «جایی که در آن رودخانه بسیاری جاری باشد» یا «ساحل رود» یا «کنار رود».
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
شیمیل
شیمیل
علت
علت
با دقت
با دقت
فال امروز
فال امروز