رو فرمودن

لغت نامه دهخدا

رو فرمودن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) روی فرمودن.شرمنده کردن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ):
روی فرمود مشکمویان را
عنبرین خامه ات به حسن رقم.ظهوری ترشیزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

شرمنده کردن.

جمله سازی با رو فرمودن

به جنت وعده فرمودن ز نقص همت ما دان که گلخن گلخنی را به زباغ و بوستان بینی
روزى امام كاظم ع از كنار مردى ژوليده و خاك نشين عبور نمود، به او سلام كرد و نزداو نشست و با او مدتى طولانى به گفتگو پرداخت، سپس به او فرمودن (من براىخدمتگذارى حاضرم، هرگونه كارى دارى بگو انجام دهم !).
اگر کسی گوید که: کارها همه بتقدیر الهی است و بهیچ حال بتقدیر در نتوان گذشت، پس چرا حذر فرموده است؟ و چه فایده در آنست؟ جواب آنست که حذر فرمودن آرام دل بنده راست، و طمأنینت نفس وی، نه برای آن تا دفع قدر کند.
و از امام باقر عليه السلام است كه فرمودن (كانرسول الله صلى اللّه عليه و آله ياكل الهديه و لاياكل و لا ياكل الصدقة )
از حضرت باقر و امام صادق (ع ) روايت شده: كه اباذر در عهد پيامبر اكرم (ص ) فردىرا به مادر سياهش سرزنش نمود، به او گفت: اى پسر سياه !حضرت فرمودن او را بهمادرش ‍ سرزنش نم دى ؟!ابوذر آنقدر سر و صورت خود را به خاك ماليد تارسول خدا (ص ) از او خوشنود گرديد. (410)
و در تعبير ديگر فرمودن لايزال الاسلام عزيزا ولى اثنى عشر خليفه همواره اسلام، عزيز و حاكم است (در صورتى كه ) دوازده جانشين (من ) بر آنسرپرستى و رهبرى كنند. (3)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سراسیمه یعنی چه؟
سراسیمه یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
صعود یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز