دنبه بره

لغت نامه دهخدا

دنبه بره. [ دُم ْ ب َ / ب ِ ب َ رَ / رِ / ب َرْ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) دنباله بره. || کنایه از هر چیز نرم و لطیف. ( لغت محلی شوشتر ). || اصل کلمه ٔطنبور، نوعی از رودجامه ها یعنی ذات الاوتار است. طنبور. طنبار. دنب بره. ( یادداشت مؤلف ). یک نوع سازی که طنبور و طنبوره نیز گویند، یعنی طنبوره معرب دنبه بره است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دنب بره و طنبور شود.

فرهنگ فارسی

دنبال. بره.

جمله سازی با دنبه بره

در حديث معتبر منقول است كه از حضرت صادق (عليه السلام ) پرسيدند كه دنبهگوسفند زنده را ميتوان بريد فرمود كه اگر غرض تو اين باشد كهمال خودرا باصلاح آورى باكى نيست آن دنبه ميته است و از آن منتفع نمى توان شد وبدانكه مشهور ميان علماء موافق احاديث معتبره آنستكه اگر بره يا بزغاله شير خوك رابخورد آنقدر كه گوشت و استخوانش از آن بسته شود گوشت آن حرام است و هرچه ازگوسفندان معلوم باشد كه نسل آنست حرام و هرچه معلوم نباشدحلال است واگر چند شيرى خورده باشد و باين حد نرسيده باشد گوشت و شير آن مكروهباشد و كراهتش باين بر طرف ميشود كه اگر هنوز شير خورد هفت روز شير گوسفندى رابخورد و اگر از شير باز كرده باشند آن را هفت روز علف و دانهحلال بآن بخورانند.
ز فکر تفرقه شان گوسفند مانده ملول ز بار دنبه و آوردن بره بیزار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
قمبل
قمبل
اسرار کردن
اسرار کردن
حلما
حلما
فال امروز
فال امروز