دل بنشاط

لغت نامه دهخدا

دل بنشاط. [ دِ ب ِ ن ِ ] ( ص مرکب ) دل به نشاط. که همیشه شادانست. که غم به خود راه ندهد. که پیوسته شادان است. آنکه همیشه خوش و گویان و خندانست. آنکه همیشه خوش خندد و خوش خورد و اندوه و غم به خود راه ندهد و میل به سازو آواز و خوشگذرانی دارد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

دل به نشاط. که همیشه شادانست.

جمله سازی با دل بنشاط

مهر او جان موالی بسپارد بنشاط کین او طبع معادی بسپارد به الم
دلش ز ناله و فریاد عاجزان بنشاط چنانکه قحبه مست از نوای بربط و چنگ
همیشه منزل دولت نماید آن خانه که ساعتی بنشاط اندرو بود نازل
گر دو صد سال کنی سلطنت ایدل بنشاط می نیرزد بیکی لحظه که محزون باشی
شب را بنشاط خوش بصبح آر تا صبح چه آورد زمانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
باایمان
باایمان
افتخار
افتخار
متمایز
متمایز
کردار
کردار