دزد دان

لغت نامه دهخدا

دزددان. [ دُ ] ( اِ مرکب ) سوراخی در دیوار که در وی کلیدان در داخل شود. || زره چفت. || دار و صلیب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سوراخی در دیوار که در وی کلیدان در داخل شود. یا دار و صلیب.

جمله سازی با دزد دان

ایستاده چو دزد پنهانی وانچه دانی چنانکه می‌دانی‌‌‌!
چه دانی که همدست گردند و یار یکی دزد باشد، یکی پرده‌دار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تک پر
تک پر
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
ذکر یا حمید الفعال ذالمن
رساله
رساله
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل