خیشومی شده

فرهنگستان زبان و ادب

{nasalized} [زبان شناسی] ویژگی آن دسته از واکه ها که در تولید آنها به طور هم زمان بخشی از هوا از دهان و بخشی از خیشوم خارج شود

جمله سازی با خیشومی شده

حذف همخوان‌ها در گویش نهبندان در مورد همخوان‌های انسدادی (/b/, /t/، /d/, /k/، /ʔ/)، سایشی (/z/, /h/)، انسدادی-سایشی (/dʒ/)، خیشومی (/m/, /n/) و روان (/l/) مشاهده شده است. تبدیل همخوان‌ها نیز در جهات مختلفی مانند انسدادی به انسدادی، انسدادی به سایشی، سایشی به انسدادی، انسدادی به خیشومی، سایشی به سایشی، انسدادی-سایشی به سایشی، انسدادی-سایشی به یکدیکر، تبدیل همخوان‌های خیشومی به یکدیکر، همخوان‌های روان به خیشومی، همخوان‌های روان به یکدیکر و همخوان‌های غلت به سایشی رخ می‌دهد.
و بنابراین ممکن است به‌طور صحیح‌تر به عنوان درصد خیشومی‌شدگی بیان شود. این اصطلاح از کار فلچر و همکارانش سرچشمه گرفت و اکنون در تعدادی از دستگاه‌های تجاری موجود به کار می‌رود. تفاوت‌های کوچکی در روشی که در دستگاه‌های مختلف محاسبه می‌شود، و تفاوت‌هایی در نحوه جداسازی فیزیکی انرژی‌های صوتی دهان و بینی وجود دارد، مانند یک صفحه جداکننده سخت که در مقابل لب بالایی در برابر ماسک پنوموتاکوگراف دو محفظه نگه داشته شده‌است. با این حال، هیچ مطالعه قطعی دربارهٔ تأثیر این تفاوت‌ها بر روی یک متغیر فیزیکی زیربنایی، مانند ناحیه دهانه ولوفارینکس، انجام نشده‌است.