خانه بر بادی

لغت نامه دهخدا

خانه بر بادی. [ ن َ / ن ِ ب َ ] ( حامص مرکب ) حالت خانه بر باد بودن. رجوع به «خانه بر باد بودن » شود.

فرهنگ فارسی

حالت بر باد بودن.

جمله سازی با خانه بر بادی

حاجى با تعجّب به خانه بر مى گردد، مى بيند فرزندش عرق كرده و صحيح و سالماست. حاجى خيلى تعجّب مى كند، كه اين درويش، كى بود كه (با يك سوره حمد بىاعراب فرزندش را شفا داد.)
خانه بر دوشم پریشان کو وطن دارد مرا بر جنون تکلیف چاک پیرهن دارد مرا
براى خدا، حجّ آن خانه بر كسانى كه قدرت رفتن به سوى آن را داشته باشند واجب استو آنكه انجام ندهد از اركان اسلام كاسته است.
عشق آمد و صبر از دل دیوانه برون رفت صد شکر که بیگانه از این خانه برون رفت
سیل و رانش زمین جان بیش از ۲۲۵ نفر را گرفته و ۱۱ نفر نیز مفقود شده‌اند. صدها خانه بر اثر رانش زمین ویران شد. یک پل در شهر هیروشیما در داخل رودخانه طغیان کرده فرو ریخت.
گذشت عمر چو آب روان و ما غافل بنای خانه بر آب است و پاسبان در خواب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال اوراکل فال اوراکل فال چای فال چای فال ورق فال ورق