تژ اتی

لغت نامه دهخدا

( تژآتی ) تژآتی. [ ت ِ ژِ ] ( اِخ ) ساکنان و مردم تژه. تژه آت: خشایارشا در ولایت ملیان اردو زد و یونانیها تنگه تروموپیل را اشغال کردند... قوه یونانی در اینجا عبارت بوده از سیصد نفر اسپارتی... هزار نفر تژآتی و... ( ایران باستان ج 1 ص 777 ). رجوع به تژه و تژه آت شود.

فرهنگ فارسی

( تژ آتی ) ساکنان و مردم تژه تژه آت.

جمله سازی با تژ اتی

قد کفر الذی اتی من مثل لوجهه ان قمر ینوبه او شجر وبانه
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم من اتی کاهنا لم یقبل له صلاة اربعین لیلة.
علمش نگار و صورت ایوان ملت است جودش گل و بنفشه بستان «هل اتی » است
جمله عالم خود عرض بودند تا اندرین معنی بیامد هل اتی
و قال صلّی اللَّه علیه و آله و سلم لا ینظر اللَّه عز و جل الی رجل اتی رجلا او امرأة فی دبرها» و قال «ملعون من اتی امرأته فی دبرها»
قَد جنی قَلبی مِنَ الدُّنیا ذُنوبا ثُمَّ تاب قَد اتی مُستَغفِرا فَاغفِر لَهُ ما قَد جنا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
معلق
معلق
نار
نار
انعکاس
انعکاس
زورق
زورق