باز گسستن

کلمه گسستن به معنای جدا کردن یا پاره کردن است و در زبان فارسی به عنوان یک فعل استفاده می‌شود در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحو و صرف این کلمه یک فعل معین است و در زمان‌ های مختلف صرف می‌شود
  2. افعال متعدی و لازم به طور معمول به عنوان یک فعل متعدی استفاده می‌شود، به این معنا که معمولاً به یک مفعول احتیاج دارد مثلاً: او بند را گسست
  3. قید و صفت می‌توانید از قیدهای مختلف برای توصیف فعل استفاده کنید: به آرامی گسست
  4. ترکیب‌ ها و عبارت‌ های مرتبط می‌تواند در ترکیب‌ هایی مانند گسستن پیوند یاگسستن ارتباط به کار رود
  5. باید به درست‌ نویسی آن توجه شود و از هرگونه اشتباه املایی خودداری کنید

لغت نامه دهخدا

بازگسستن. [ گ ُ س َ ت َ] ( مص مرکب ) گسستن. رها کردن. جدا شدن:
چون ز تو من بازگسستم، ز من
بگسل و کوتاه کن این قیل و قال.ناصرخسرو.

فرهنگ فارسی

رها کردن و جدا کردن

جمله سازی با باز گسستن

«وَ لَوْ رَحِمْناهُمْ وَ کَشَفْنا ما بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ» و اگر ما بر ایشان ببخشائیم و باز بریم گزندی که رسید بایشان، «لَلَجُّوا فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ» (۷۵) بستیهند در افسار گسستن خویش، بر ناپسند بی‌سامان می‌روند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال قهوه فال قهوه فال ورق فال ورق فال ای چینگ فال ای چینگ