ام اذن

لغت نامه دهخدا

ام اذن. [ اُم ْ م ُ اُ ذُ ] ( اِخ ) محلی است در سماوه که از آنجا سنگ آسیا می آورند. ( از معجم البلدان ) ( از مراصد الاطلاع ).

فرهنگ فارسی

محلی است در سماوه که از آنجا سنگ آسیا میاورند.

جمله سازی با ام اذن

بعد فرمود: يا داود خدا قاتل امام حسين عليه السلام را لعنت كند هر بنده اى كه آب بنوشدو امام حسين عليه السلام را به ياد آورد، و بر قاتلينش لعنت فرستد، به اذن خداىتعالى براى او صدهزار حسنه مى نويسند، و صدهزار سيئه از او محو مى گردد، و براىاو صد هزار درجه بلند گردانند، پس گويا صد هزار بنده آزاد كرده است، و خداوند قلباو را سرد مى كند(36).
كارهاى اجتماعى كه نياز آنها به اجازه ((ولى امر)) قطعى است؛ مانند: تصرّف دراموال بيت المال، تصرّف در اموال عمومى و يا خصوصى، اجراى حدود وامثال آن، از مواردى كه در عموم كشورها افراد حقّ ندارند مستقيماً و بدون دولت به آن اقدامكنند. در اين قبيل امور، اذن ((ولى فقيه )) ضرورى خواهد بود.
((من مى آفرينم براى شما از گِل، صورت پرنده اى را و آنگاه در آن مى دمم سپس پرندهاى خواهد شد به اذن خدا و من كور مادرزاد و مرض برص را شفا مى دهم و مرده را زنده مىكنم (ولى همه اينها) به اذن خداست )).
آن کو به اذن می‏برد از وی بری، ولی است داناست بی‏تعلّم و بینای رازها
در اين هنگام آن حضرت كلماتى به صورت پنهانى فرمود، ناگاه پرنده اى به سوىزمين پايين آمد و بر دست على (ع ) نشست. آن حضرت دست مباركش را بر پشت او كشيد وفرمود: سخن بگو به اذن خدا منم على بن ابيطالب. آنگاه خداوند قوه نطقى به او عطافرمود تا آن كه به زبان عربى آشكارا گفت: السلام عليك يا اميرالمؤ منين و رحمة اللهو بركاته.
چرا كه شفاعت شافعان راستين مانند انبيا و اولياء نيز به اذن پروردگار است، و به اينترتيب قلم بطلان بر پندار بت پرستان كه بتها را شفعاى خود در پيشگاه خدا مىدانستند مى كشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت