افشا دادن

لغت نامه دهخدا

افشا دادن. [ اِ دَ ] ( مص مرکب ) افشا شدن:
سر ازل و راز ابد بی مدد وحی
چون طعنه عدل تو به هر جادهد افشا.سنجر کاشی ( از بهار عجم ).

فرهنگ فارسی

افشا شدن

جمله سازی با افشا دادن

افراد بسیار برجسته قربانی مزاحمت تلفنی شده‌اند، برای مثال الیزابت دوم، که توسط دی‌جی کانادایی پیر براسارد که خود را به عنوان نخست‌وزیر کانادا ژان کرتین نشان می‌داد، فریب داده و از او خواسته بود تا قبل از همه‌پرسی کبک در سال ۱۹۹۵، یک سخنرانی در حمایت از وحدت کانادا ضبط کند. دو نمونه قابل توجه دیگر از تماس‌های شوخی توسط ایستگاه رادیویی رادیو ال زول مستقر در میامی انجام شد. در یکی، آنها با هوگو چاوز رئیس‌جمهور ونزوئلا تماس گرفتند و با او صحبت کردند و وانمود کردند که فیدل کاسترو رئیس‌جمهور کوبا است. آنها بعداً این شوخی را برعکس کردند و با کاسترو تماس گرفتند و وانمود کردند که چاوز هستند. کاسترو شروع به فحش دادن به شوخی‌ها به صورت زنده روی آنتن پس از افشای خود کرد.
در بسیاری از موارد، همسران کاربران پورنوگرافی زخم‌های روانی عمیقی نیز ایجاد می‌کنند که معمولاً در پاسخ به کشف یا افشای فعالیت جنسی آنلاین پورنوگرافی شریک، احساس خیانت، از دست دادن، بی‌اعتمادی، ویرانی و خشم را گزارش می‌کنند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مهار
مهار
سلیطه
سلیطه
شهرت
شهرت
داشاق
داشاق