لغت نامه دهخدا
اعتبار رفتن. [ اِ ت ِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) ارزش و ارج چیزی ازبین رفتن و بها و رونق چیزی نابود شدن:
ز رنگ گریه من رفت اعتبار بهار
فکند لاله و اشکم گره بکار بهار.مفید بلخی ( از ارمغان آصفی ).
اعتبار رفتن. [ اِ ت ِ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) ارزش و ارج چیزی ازبین رفتن و بها و رونق چیزی نابود شدن:
ز رنگ گریه من رفت اعتبار بهار
فکند لاله و اشکم گره بکار بهار.مفید بلخی ( از ارمغان آصفی ).
ارزش و ارج چیزی از بین رفتن و بها و رونق چیزی نابود شدن.
💡 بکلینک باعث بالا رفتن امتیاز سایت میشود و اعتبار سایت را زیاد میکند. بهطور کلی به تمامی این فعالیتها لینک بیلدینگ لینکسازی گفته میشود.
💡 این اتفاقات باعث از بین رفتن اعتبار بوندسلیگا در زمینهٔ جهانی و کم ارزش شدن آنها در بین لیگهای کشورهای برتر اروپایی همچون انگلستان و ایتالیا شدند و تغییرات انجامشده توسط فدراسیون فوتبال آلمان برای ایجاد نظم کافی لازم نبود و این منجر به رویدادن رسوایی بوندسلیگا (۱۹۷۱) در پنج سال بعد شود.
💡 ز مکتب اعتبار دنیا ورق سیهکردن است و رفتن درین خم نیل جامهٔکس به جز سیاهی چه رنگگیرد