لغت نامه دهخدا
اصفهبد فریم. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ دِ ف ِرْ ری ] ( اِخ ) اصفهبد پریم. رجوع به اصفهبد رستم بن شهریاربن شروین، و ترجمه تاریخ یمینی ص 385 و 383 شود.
اصفهبد فریم. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ دِ ف ِرْ ری ] ( اِخ ) اصفهبد پریم. رجوع به اصفهبد رستم بن شهریاربن شروین، و ترجمه تاریخ یمینی ص 385 و 383 شود.
💡 اسپهبد طبرستان نیز به پریم رفت و حاکم آمل با نیروهای رویان و لاریجان و جلاب به جاولی پیوستند، به ایشان دو هزار نیرو داده و از راه جلاب به آمل برگشتند و گفتند ما نیز به جنگ اسپهبد تبرستان خواهیم رفت، چون خبر به اسپهبد رسید فرامرز بن رستم را که برادر زاده اش بود بخواند و از او خواست از فریم به آمل حمله نماید و ترکان و نیروهای جاولی که برای تجدید قوا به قراکلاته رسیده بودند لشکر اسپهبد به آنان ناگهانی حمله آوردند و قتلعام شدند و برخی نیز گریخته به نزد جاولی در سمنان بازگشتند و لشکر اسپهبد غنائم را گرفتند و نزد اسپهبد به فریم بازگشتند اسپهبد به جهت این پیروزی به آنان هدایای گرانبهایی تقدیم کرد چون جاولی وضعیت اسف بار نیروهای خود را دید با یرغش یاداشت همدست شد و همراه او به ویمه (فیروزکوه) آمد و او را به کمک خود گرفت و او را نزد کج ارسلانیان که دربان کلیس بود فرستاد کج ارسلانیان را تطمیع و فریب داد و دروازه کلیس را گشود اصفهبد از پریم با ناِم و میان رودان رفت و کج ارسلانیان به همراه قوای جاولی و یرغش یاداشت