اداب دان

فرهنگ عمید

( آداب دان ) دانندۀ آداب، آشنا به آداب و رسوم.

فرهنگ فارسی

( آداب دان ) ( اسم ) آنکه آداب داند آنکه از آنکه از رسوم و تشریفات مطلع است.

جمله سازی با اداب دان

عده‌ای یکی از علل تأثیر و نفوذ او را در سازمان‌های علمی - فرهنگی عصر پهلوی، وابستگی به تشکیلات فراماسونری و پیوندهای نزدیک میان اعضای تشکیلات دانسته‌اند. در منابعی که در خصوص تشکیلات فراماسونری در ایران انتشار یافته‌است، تقی‌زاده را دارای مقام استادی اعظم و از مؤثرترین اعضا شمرده‌اند. کسانی که تقی‌زاده را از نزدیک و خوب می‌شناختند، همگی او را مردی تیزهوش، منظم، وظیفه‌شناس، آداب دان، اخلاقی، صحیح‌العمل، محجوب، منزوی، دارای قدرت شدید جذب و تأثیر، کاشف لیاقت‌ها و حامی و مشوق استعدادها خوانده‌اند.
جین بسیار آداب دان و فاخر و بسیار تودار است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شه
از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شه
فارغ التحصیل
فارغ التحصیل
کس شعر
کس شعر
پاداش
پاداش