احرون

احرون

احرون واژه‌ای کهن در زبان فارسی و عربی است که به صورت جمع «حَرَّة» نیز به کار رفته و به معنای زمین‌های سنگلاخ و سوخته توصیف می‌شود. این زمین‌ها اغلب خاکی خشک و سخت شده دارند که پوشیده از سنگ و خاکستر است و امکان کشاورزی یا رشد گیاهان در آن‌ها بسیار محدود است. در متون جغرافیایی و ادبی قدیم، احرون به مناطقی گفته می‌شد که بر اثر فعالیت‌های طبیعی مانند آتشفشان یا تابش شدید خورشید، زمین‌شان خشک و سوزانده شده باشد.

این زمین‌ها معمولاً با ویژگی‌های سختی خاک، کمبود آب و پوشش گیاهی بسیار اندک شناخته می‌شوند. این نوع زمین‌ها در بیابان‌ها و نواحی آتشفشانی یا مناطق کوهستانی دیده می‌شوند و به دلیل شرایط دشوار، زندگی انسان و دام در آن‌ها با چالش‌هایی همراه است. نویسندگان و شاعران قدیم، احرون را گاه به عنوان نمادی از بی‌ثمری، سختی و دشواری زندگی به کار می‌برده‌اند.

در کاربرد علمی و جغرافیایی، احرون کمک می‌کند تا تفاوت انواع زمین‌ها و کاربری آن‌ها مشخص شود. شناخت چنین زمین‌هایی برای مدیریت منابع طبیعی، حفاظت محیط زیست و برنامه‌ریزی کشاورزی اهمیت دارد. بدین ترتیب، این واژه علاوه بر کاربرد ادبی و توصیفی، ارزش علمی نیز دارد و بیانگر نوعی زمین سخت، سنگلاخ و سوخته است که شرایط خاص محیطی و طبیعی دارد.

لغت نامه دهخدا

احرون. [ اَ ح َرْ رو ] ( ع ص، اِ ) ج ِ حَرة. ( منتهی الارب ). زمینهای سنگلاخ سوخته.

فرهنگ فارسی

زمینهای سنگلاخ سوخته

جمله سازی با احرون

سلوکیه پیه ریا یکی از اسقف‌نشین های پاتریارک ارتدوکس یونانی انطاکیه بود، کلیسای ارتدوکس سریانی (میافیزتیک) اسقف‌هایی را در قرن هشتم و نهم پس از میلاد در این شهر منصوب کرد که سه اسقف آن شناخته شده‌اند. آخرین اسقف معروف سریانی ارتدوکس سلوکیه، آحرون (۸۴۷/۸۷۴ میلادی)، در فهرست های میکائیل سوری ذکر شده است. همچنین از قرن یازدهم تا سیزدهم موسسات رهبانی گرجی در اطراف سلوکیه وجود داشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رسا
رسا
میلف
میلف
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
کپه اقلی
کپه اقلی