ابو لو

لغت نامه دهخدا

ابولو. [ اُ ب ُ ل ُ ] ( از یونانی /لاتینی، اِ ) ( از یونانی اُبلُس و لاطینی ابولوس ) اُبولوس. در اوزان طبی، مقدار سه قیراط که معادل دوازده جو میانه است. وزنی معادل 72 صدیک گرام بعلاوه کسری. || مسکوکی خرد بیونان قدیم. || مسکوکی مسینه فرانسویان را معادل نصف دِنیه. || وزنی فرانسویان را معادل ده حبه. || نزد یونانیان قدیم شش یک درهم.

فرهنگ فارسی

مقدار سه قیراط که معادل دوازده جو میانه است

جمله سازی با ابو لو

امـا بـا ايـن حال چرا اصرار دارند كه آن را به شرك ابو طالب ارتباط دهند راستى وحشتآور است.
شه گردنکش عادل ابو اسحق دریا دل که کمتر چاکرش بخشد گدا را اشتر و حجره
آن گه ابو جهل گفت: یا محمد! هیچ حاجت دیگر داری؟ گفت: «نعم، الرّوضة الخضرة و العیش المقیم، ان تقول لا اله الا اللَّه و تقرّ بأنّی رسول اللَّه حقا».
و سأل ابو هریره رسول اللَّه (ص). ممّ خلق اللَّه الخلق؟ فقال علیه السلم: «مِنَ الْماءِ».
ابو دیاب شرقی (به عربی: أبو دياب شرق)، روستایی از توابع دشنا در استان قنا و کشور مصر است.
روزى ابو حنيفه - يكى از پيشوايان و رهبراناهل سنّت - به همراه عدّه اى از دوستانش به مجلس امام جعفر صادق عليه السلام وارد شد واظهار داشت:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فوت جاب یعنی چه؟
فوت جاب یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
سعادت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز