فرهنگ معین
(رِ ) [ فر. ] (اِ. ) هنگ، فوج.
(رِ ) [ فر. ] (اِ. ) هنگ، فوج.
گروهی از نظامیان، فوج، هنگ.
هنگ، فو
💡 به دلیل پیشروی نامطلوب جنگ برای آلمان، اتل از برنامهی خود برای تصرف خاورمیانه و منصوب شدن به عنوان فرماندار صرفنظر کرد. او ابتدا مسئول مکاتبات بین وزارت خارجه و حزب نازی بود. در دسامبر ۱۹۴۳، اتل به درخواست خودش توسط ریبنتروپ از وزارت خارجه بازنشسته شد و به اساس پیوست. او در سال ۱۹۴۴ به درجهی کاپیتان در ذخیرهی اساس رسید و به عنوان فرمانده گروهان و مربی خدمت کرد. آخرین مأموریت او در رژیمان آموزش اساس در Putlos و مرکز آموزش نیروهای زرهی اساس در Bergen بود.<"ref name="Bajohr94"/>